بر رسی دلائل شکست اصلاح طلبان استان یزد در انتخابات مرکز استان

^{یاد داشت وارده به یزدفردا} (انتخابات مجلس هشتم)402

بر رسی دلائل شکست اصلاح طلبان استان یزد در انتخابات مرکز استان

اصلاح طلبان از خاتمی تا شکست در انتخابات شوراها

اصلاح طلبان یزدی که در انتخاباتهای دور نهم ریاست جمهوری و دور سوم شورای اسلامی شهر یزد با عدم اقبال عمومی روبرو شده اند بیشتر به دنبال بهانه می گردند تا اصلاح روند حرکتی خود .

اگر کمی به عقب برگردیم قطعا ریشه شکست اصلاح طلبان در یزد را خواهیم دید البته اگر با دید بی طرفانه و منطقی نگاه نمائیم و نه دید حزبی و نژاد برتری افراطیون اصلاح طلب .

هشت سال از انتخاب يك يزدي بر مسند رياست جمهوري اسلامي میگذشت .اين حق طبيعي هر شهروندي است تا بر اساس ديدگاه و شناخت خود اين دوره را تحليل و تفسير نمايد.اصل قابل تعميم به هر داوري اين است كه در هيچ برهه اي نه خوب مطلق وجود دارد و نه بد مطلق و دوران رياست جمهوري خاتمي نيز سرشار از توفيق بود و نه مملو از شكست.

مي توان اين دوران را از منظر هاي مختلفي چون سياست خارجي اقتصاد ملي توسعه سياسي و اجتماعي و .....نگريست و بر اساس باورها و اطلاعات خود موفقيت و نا كامي ها را ارزيابي نمود

يكي از اين زاويه هاي منظر ارزيابي وضعيت استان زادگاه رئيس جمهور طي هشت سال اصلاحات است البته نه از نگاه مديراني كه بر اساس بی تجربگی و خود محوري تنها صداي خودشان را مي شنوند و سعي ميكنند با استفاده از آمار ارقام خود ساخته و قلابي اتلاف اوقات ارزشمند به هدر داده شده را توجيه نمايند.

برخلاف ادعا هاي مطرح شده پيرامون جناب خاتمي وي با انتخاب تعداد نسبتا زيادي از همشهريان و حتي از اعضاء خانواده خود در پست هاي مهم دولتي نشان داد تا در اين عرصه بر شناخت خود تكيه داشته وتحت تاثيرگفته ها قرار نخواهد گرفت بنا بر اين، اين اميد در دلهاي دلسوزان بارور شد كه در صورت علاقمندي و تهيه و ارسال طرح هاي توسعه توسط مسئولين استاني و پيگيري مناسب توسط آنها رئيس جمهور و عوامل ذيربط با تمام توان از آن حمايت خواهند كرد از سوي ديگر محبوبيت غير قابل انكار وي در نزد مردم سايه امني را براي انتخاب و تصميم هاي وي فراهم نمود.

در استان نيز پس از تغيير رئيس جمهور انتظار عموم مردم اين بودتا با معرفي استاندار جدید شاهد تحول شايسته اي در زمينه رشد و توسعه استان باشند. اين انتظار عمدتا به واسطه تشتت آراء زعماي قوم زمان زيادي را به خود اختصاص داد . اختلاف نظر در ارتباط با اينكه آيا استاندار استان رئيس جمهور بايد يك نفر يزدي باشد و يا فردي غير بومي يزديان مصلحت انديش را به اتخاذ تصميمي خاص رساند وآن انتخاب استاندار بومي بود كه در يزد حضور نداشته است (مهندس کلانتری ).

براي نمايان شدن نتيجه اتخاذ اين تصميم غلط به زمان زيادي نياز نبود.مهندس کلانتری استاندار جديد جنبه هاي منفي مديران خارج از استان همراه با ساده انگاري و عدم اعتماد به نفس مديران بومي را به صورت يكجا در عملكرد خود ارائه نمود.

سعي كرد به اسم تفويض اختيار امورات مردم را به مديراني بسپارد كه دليل عمده نا رضايتي مردم از خلف وي یعنی مهندس سفید بودند. با اين تفاوت كه قبلا حداقل در ظاهر در قبال سهل انگاري مورد مؤاخذه قرار مي گرفتند ولي اكنون با آزادي بيشتري در تلاش براي دستيابي منافع و مقاصد خود مي بودند.

در زمينه جابجائي مديران نيز انتظار استفاده از نيروهاي جديد بيهوده بود چرا كه در عمل شاهد بوديم جانشين هاي مديران قبلي به مراتب داراي شايستگي هاي كمتري بودند .با سقوط شاخص هاي توسعه استان و نمود آن در بخش هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي استان تيم جديد كاري را واداشت تا با عددسازي و ارئه آمار و ارقام قلابي و خود ساخته به پيرايش عملكرد خود بپردازند.

اين گزافه گوئي تا بدانجا پيشرفت كه مهندس کلانتری استاندار اصلاحات در يزد در ارزيابي طرح هاي اجتماعي و فرهنگي خود از بستن كمر بند ايمني توسط همه مردم و استفاده نيمي از مو تور سواران از كلاه ايمني خبر داد واين در حالي بود كه هر روز بدليل بي كفايتي مسئولين مربوطه مردم شاهد قرباني گرفتن تردد شهري بودند .

اگر به واقعيت هاي ديگري چون آشفتگي هاي وسيع اجتماعي مشكلات امنيتي و سرقت هاي مسلحانه بي كاري و تعطيلي پياپي واحد هاي توليدي بروز غير قابل انكار سوء مديريت در بخش مديريت درمان افشاي پي در پي فساد مالي استفاده هاي وسيع و بي حد و حصر اموال دولتي و ....نيم نگاهي داشته باشيم به واهي بودن اين همه گنده گوئي ها پي خواهيم برد.

و ناگفته نماند تحصن های پی در پی کارگران کارخانجات استان و نیروهای شرکتی اکثر دستگاههای دولتی و دانشگاهها به گواهی اخبار منتشره همان زمان .

يزديها در انتخابات ریاست جمهوری به اين همه بي پروائي پاسخ مناسبي دادند و عليرغم آنكه هنوز خاتمي را با تمام وجود دوست داشتند . به او گفتند كه از اتفاقات و اقدامات عوامل وي در اين هشت سال نا راضي هستند و هرچند که در آن زمان جناب کلانتری استاندار وقت در پي چاپ كتاب ديد گاه هاي خود بودند و علاوه بر هدر دادن وقت و كاغذ و جوهر خود را در معرض اصرافي ديگر از محل بيت المال و يا در آمد شخصي قرار داد ه و علت آن در کاندیداتوری مجلس هشتم پدیدار گشت .

به هر تر تيب آن هشت سال گذشت وبراي شناخت وضع موجود استان در بين مردم و نه در آمار ساخته كارشناساني كه نو كر رؤسا بودند نیاز به تخصص نبود و مردم ثابت نمودند که تحت تاثیر تبلیغات کذائی و آمارهای دروغین قرار نخواهند گرفت و بهترین داور عملکرد مدیران می باشند .

و پس از شکست سنگین دور اول انتخابات ریاست جمهوری و آراء بالای محمود احمدی نژاد در استان شاهد بودیم که اصلاح طلبان با تمامی توان به میدان آمدند به گونه ای که یکی از مدیران کل استان با استفاده از ستاد مرکزی انتخاباتی کروبی در یزد و بسیج تمامی پرسنل خود ودیگران نیز به سهم خود با تمام قوا وارد میدان شدند.

به گونه ای که در این میدان مبارزه تمام عیار مدیران بیست و چند ساله استان با تمام قوا در یک طرف و اصلاح طلبان یعنی کسانی که خواستار برچیده شدن مدیریت طایفه ای بودند در طرف مقابل قرار گرفتند و گروه اول یعنی مدیران همیشگی استان سعی نمودند در دور دوم استان یزد را از استانهای اول آراء احمدی نژاد بیرون بیاورند و غافل از آنکه مردم استان دیگر قرار نبود دنباله رو نژاد برتر استان و کسانی شوند که مادرزاد مدیر بودند و گاها بیش از 25 سال مدیر و بعضا نیز به صورت خانوادگی مدیر بودند، شوند .

و در ادامه این روند اصلاح طلبان علی رغم اینکه مردم با آراء خود به روند حرکتی آنها روی خوش نشان نداده بودند با تکیه بر روند حرکتی خود فاصله خود با مردم را بیشتر نموده و ثابت نمودند که واقعا از شناخت افکار عمومی جامعه عاجز هستند و افکار اطرافیان سود جوء و منفعت طلب را وچاپلوس را افکار عمومی می دانند .

ودر انتخابات شورای سوم شهر یزد با تبلیغات وسیع به رهبری مهندس سفید تلاش نمودند که با فتح کرسی های شورا خود را فاتح بدانند و بازهم شاهد بودیم تمامی اصلاح طلبان نتواستند به اندازه گروه تازه تاسیس یاران دولت اسلامی آنهم با افراد جوان و گمنامش رای کسب نمایند .

اصلاح طلبان و انتخابات مجلس هشتم

همانگونه که در بخش قبل اشاره شد یکی از دلایل عدم اقبال عمومی اصلاح طلبان در استان عملکرد ضعیف دولتمردان بود که باعث شد تا استان یزد در ردیف اولین استانهای حامی محمود احمدی نژاد قرار گیرد و متاسفانه اصلاح طلبان با ادامه روند خود محوری و نژاد برتری خود با به صحنه وارد نمودن مهندس کلانتری عامل اصلی شکست خود به صحنه انتخابات و علم به اینکه وی قطعا با مشکل تائیدصلاحیت روبرو خواهد شد قصد داشتند که اینگونه وانمود کنند که ما پیروز بودیم و نگذاشتند و یا با تحریم و قهر با انتخابات از شکست علنی دوری نمایند .

و در این راه از تمامی راهها نیز استفاده نمودند ،از حضور خاتمی در چند ماه قبل از انتخابات به دعوت مهندس سفید گرفته تا تحصن 10 تا 12 نفره مشارکتیون(مهندس سفید و سالیانی و ....) در مسجد روضه محمدیه و دیدار با نماینده ولی فقیه و و دفاع از رد صلاحیت مهندس کلانتری بدون اشاره به بقیه رد صلاحیت شده ها که سید محمد رضوی و تشکری و اولیاء ها و فلاح نیز جزو رد صلاحیت شدگان بودند و تبلیغات وسیع که نمایندگان اقشار مختلف مردم اعتراض نمودند و با شعار دموکراسی و احترام به مردم ، دروغ گفتن را چاشنی کار خود نموده و در دقایق نود هم که مهندس کلانتری دیگر مهره سوخته ای بیش نبود با استفاده ابزاری از نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه یزد سعی نمودند که ایشان را نیز به بازی از پیش باخته خود بکشانند که با سکوت ایشان تا حدودی به هدف خود نزدیک شدند .

و آخرین تیر اصلاح طلبان برای موفقیت در این میدان استفاده ابزاری از سید محمد خاتمی در حوزه یزد و صدوق بود که با نامه مهندس کلانتری به وی و تاکید وی بر حضور مهندس اولیاء در صحنه آغاز که تمامی افراد دوستدار خاتمی بر این نکته اذعان دارند که این حرکت در نهایت به محبوبیت خاتمی در حیات سیاسی اش در استان لطمه زده و خواهد زد .

هر چند که خاتمی نا خواسته وارد بازی شده بود ولی خارج شدنش نیز غیر ممکن می نمود و تنها به دلیل حفظ حرمت خاتمی خیلی از اصلاح طلبان علی رغم میل باطنی خود مجبور به ادامه بازی از پیش باخته شدند .و در نهایت از 156000 رای ماخوذه 20 درصد آراء به اطلاح طلبان و در مقابل آراء نفرات دوم تا پنجم که همه از اصولگرایان بودند بالای 50 درصد آراءبود و این خودنشان دهنده باخت کامل اصلاح طلبان و یا به روایتی (نژاد برتر) در استان است و دلیل عمده عدم بازنگری اصلاح طلبان در مورد نحوه بر خورد با مردم است که تا این رفتار اصلاح نشود هر گز امیدی به تغییر آراء عمومی نخواهد بود و اصلاح طلبان اطمينان داشته باشند مردم خدائي ما جزاي احسان را جز به احسان ندهند .

یک دم گمان مبرزخیال توغافلم بنشستم ارخموش خدا داندودلم

امضاءمحفوظ

یزدفردا